پشت ِ هر واژه ؛ کوچه ای پنهان است

آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

پشت ِ هر واژه ؛ کوچه ای پنهان است

 نشسته ای ، کار خاصی به ذهنت نمی رسد ، طرح جدیدی هم برای افکار ِ فرفره مویی ات نداری ،

نشسته ای و به واژه های نَشُسته ای فکر می کنی که هیچ کاری برای شستنشان به ذهنت نمی رسد .

به واژه های جرم گرفته در لابه لای خطوط زمان هم فکر می کنی ،

به پیری ِ زود رسِ واژه ها در شیب ِ ملایمِ احسآسی که سن امید به زندگیشان کم شده است .

به انتظاری که دربینِ حجم واژه ها ، در چشمـآنت جا مانده است ، فکر می کنی ،

به بــآرانی که واژه ی "آسمــــآن "را بی محابا و ناگهانی - بدون پیش بینی سازمان هواشناسی -

در بر می گیرد هم فکر می کنی و به ...

در پس این درماندگی ِ فکری و بحبوحه ی ساخت و ساز ِ بی قید و شرط واژه ها روی هم و پلمب ذهنی ات ،

قـــآصدکی از دورها ، روی تمام معادلاتت خط ِ بطلان کشیده و درست روی قاف کیبوردت جا خوش می کند

و تو به شادی ِ افراطی ِ واژه ها دچار می شوی ؛

به آرزویی که بر تن قاصدک می خوانی و فوت می کنی تا برساند به :

کسی که درست مثل خودت در بحبوحه واژه ها نشسته و فکر می کند ؛

به "قاف" که اول قاصدک است و میان ِفقر واژه ها و آخر عشق ...

 

*والیبال با بردش مقابل تیمی مثل برزیل ؛هیجـانات نـــآرنجی در رگهای مـا جاری کرد؛ بچه ها مچکریم*:)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : رج به رج این حرف ها را می بافم ! , ساعت توسط انگوشت ِ مَن |